اختلال ساختگی یک بیماری جدی است که فرد مبتلا سعی میکند بیماری خاصی را در خود القا کند و دیگران را فریب دهد تا با او همدردی کنند. گاهی وقتها این مبالغه در وانمود کردن بیماری آنقدر شدت میگیرد که حتی فرد مورد نظر میتواند، پزشک را هم فریب دهد. ابتلا به این بیماری با علائم و نشانههایی همراه است که در طول مقاله به معرفی و بررسی آن خواهیم پرداخت.
همانطور که پیش تر گفتیم، اختلال ساختگی یک بیماری جدی است. متاسفانه بیماران گاهی برای رسیدن به هدف خود که کسب دلسوزی اطرافیان است حاضر هستند که به خود آسیب بزنند که ممکن است به قیمت جان آنها تمام میشود.
نکته قابل توجه این است که بعضی وقتها تشخیص این بیماری به دلیل عدم صداقت فرد بسیار دشوار میشود به همین جهت ضروری است که بیماران برای تشخیص به کلینیک اعصاب و روان مراجعه کنند و در صورت تشخیص اقدام به شروع برنامه درمانی در یک مرکز بستری اعصاب و روان تحت نظر روانپزشک متخصص و تیم روانشناسی کنند.
در واقع میتوان گفت این بیماری نوعی اختلال در سلامت روان است که در آن فرد بیمار اختلالات جسمی، شناختی و عاطفی را جعل و اغراق میکند و سعی در بزرگنمایی دارد.
فرد مبتلا به این اختلال ممکن است تحت آزمایشات و جراحیهای پزشکی دردناک و پرخطر قرار بگیرد تا توجه ویژه را نسبت به خود جلب کنند. همچنین در برخی از شرایط خود را مجروح میکند تا علائم شدت بگیرد برای مثال ممکن است نوار پلاستیکی سرم را قطع کند تا قطع خون در اندام اتفاق بیفتد. در برخی مواقع که شرایط این قبیل بیماران حادتر میشود به سمت خودزنی و خودسوزی میروند و یا از مواد آلوده کننده بر روی زخم خود میریزند تا به شرایط وخیمتر برسند و یا اقدام به مصرف مواد اعتیادآور کنند.
بیماران مبتلا به اختلال ساختگی ممکن است برای جلب توجه اطرافیان علائم مختلفی از خود نشان دهند که مواردی که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت برخی از متداول ترین این علائم هستند:
یکی از متداول ترین سوالات این است که چه کسانی احتمال ابتلا به اختلال ساختگی را دارند؟ متاسفانه در جواب این سوال باید به دلیل اینکه تشخیص این بیماری کمی دشوار است هنوز آمار دقیق و درستی از میزان اختلال بیماری در دست نیست و دلیل آن این است که بیمار رابطه صادقانهای با اطرافیان و پزشکان خود برقرار نمیکند. همچنین برخی از این بیماران به مراکز درمانی مختلف رجوع میکنند و از ابراز بیماری مختلف خود شکایت میکنند که همین موضوع از آمارگیری صحیح پیشگیری میکند.
همچنین روانشناسان معتقد هستند که زنانی که در جامعه مراقبتهای پزشکی فعالیت میکنند به احتمال زیاد بیشتر به این اختلال مبتلا میشوند که اگر سایر اختلالات مثل اختلالات هیستریونیک (اختلال شخصیت نمایشی و یا هیجانی) داشته باشند بیشتر در معرض خطر هستند.
این نوع اختلال هم شبیه به همان اختلال ساختگی است، منتهی در این مورد فرد خودش احساس بیماری ندارد و یا نمی خواهد که ابراز درد و بیماری کند تا همدردی دیگران را با خود همراه کند. در این شرایط فرد دیگر یعنی کسی که از او مراقبت میکند این حس را به خود فرد و اطرافیان القا میکند. مثلا با یک فرد معلول یا مسن و یا یک کودک به گونه ای برخورد میکنند که دارای یک بیماری جسمی و روانی است اما در واقع بیمار نیست و این خود نوعی کودکآزاری و دگرآزاری است.
به طور کلی سندرم اختلال ساختگی اینگونه است که فرد وانمود میکند بیماری دارد و یا پروکسی یا همان فرد مراقبت کننده وانمود میکند که فرد بیماری خاصی دارد. در کلینیک نیاوران، سعی بر آن است تا نوع بیماری تشحیص داده شود و مراحل درمانی هر چه زودتر آغاز گردد تا میزان آسیبهای احتمالی کاهش یابد.
در فضای مجازی، گاهی توسط پزشکان و مراکز درمانی گروههای اینترنتی تشکیل می شود که افراد دارای بیماری خاص (افراد مبتلا به سرطان، سرطان خون و غیره..) بتوانند با هم گفتگو کنند، از یکدیگر انرژی بگیرند، بحث کنند و مشکلات خود را به اشتراک بگذارند تا توسط سرپرست مورد گروه پشتیبانی شوند و تا حد امکان مشکلاتشان برطرف شود. در این میان برخی از بیماران اختلال ساختگی وارد این محافل و فضاها می شوند و وانمود میکنند که بیمار هستند و بیماری آنها در حالت وخامت است. این افراد ابراز می کنند که:
که همه این موارد باعث میشود تاثیر منفی بر روی افرادی بگذارد که واقعا در گروههای پشتبانی به دلایل بیماری خاص حاضر هستند و حتی شاید منجر به ترک آنها از گروه شوند.
متخصصین روان درمانی و مشاورین، علل متعددی را در شکل گیری و بروز این بیماری موثر میدانند که برخی از دلایلی که میتوانند در بروز این بیماری دخیل باشند عبارتند از:
با این وجود کارد درمانی مرکز مشاوره و نوروتراپی نیاوران کلینیک در تلاش هستند تا دلایل اصلی را ریشهیابی کنند و همچنین در حال مطالعه بر روی اختلالات شخصیتی هستند که میتواند با این نوع اختلال رابطه نزدیکی داشته باشد.
ناگفته نماند که تاکنون طبق مطالعاتی که در ارتباط با این نوع بیماری روحی انجام شده، نشانی از وراثت دیده نشده است و تا تحقیقات کامل نشود نمی توان پای وراثت را به میان کشید و در مورد آن نظری داد. بنابراین اگر بخواهیم، به دنبال دلیل هم باشیم، فعلا باید در جستجوی یکی از دلایل نامبرده بالا باشیم.
در بخش ابتدایی مقاله در مورد برخی از علائم این بیماری توضیح داده شد اما بد نیست راجع به سایر علائم هم اطلاعات کافی داشته باشید.
برخی از علائم در بروز این بیماری عبارتند از:
تشخیص این بیماری که چرا فرد دست به خود بیماری میزند و مبتلا به اختلال ساختگی میشود، کمی دشوار است چون فرد با پزشک صادق نیست. اما اگر فردی به مراکز درمانی رجوع کند و از بیماری خود صحبت کند، قاعدتا او را معاینه می کنند و سپس آزمایشات و مراحل درمانی دیگر را تجویز خواهند کرد و اگر نتایج منفی شد و پزشکان بیماری برای فرد تشخیص نداند و از طرفی فرد اصرار به بیمار بون خود کرد آنگاه ممکن است که او را به یک روانپزشک و یا روانشناس ارجاع دهند.
در کلینیک نیاوران، کادر درمان که به خوبی در تشخیص بیماریهای روحی و اختلالات روانی آموزش دیدهاند و علم کافی دارند، شروع به ارزیابی در حوزه تاریخچه پزشکی، تصاویر آزمایشگاهی و ارزیابی روانشناختی میکنند و به دنبال این ارزیابیها برخی از اختلالات فیزیکی، اختلالات روانپزشکی و برخی مشاهدات رفتاری را حذف میکنند. ولی نگرانیهای شخصیتی و ارزیابی آن ها باقی میماند و مطالعه خود را بر روی این موضوع یعنی نگرانیهای شخصیتی قرار میدهند .
درمان این نوع اختلال چالش برانگیز است و گاه چشم انداز بهبودی برای این بیماری تقریبا ضعیف است به این دلیل که اینگونه افراد خود را به عنوان بیمار قبول ندارند و از طرفی با پزشک خود هیچگونه همکاری نمیکنند.
به طور کلی درمان فرد مبتلا به اختلال ساختگی عبارتند از:
همچنین باید توجه داشته باشید که هیچگونه داروی ضد افسردگی و روانپریشی برای درمان این نوع بیماری وجود ندارد