خودآگاهی، توانایی دیدن خود به روشنی و عینی از طریق تأمل و درون بینی میباشد. خودآگاهی دارای درجاتی است و در یک طیف تعریف میشود. اگرچه همه ما تصور بنیادی در مورد خودآگاهی داریم، اما دقیقاً نمیدانیم که از کجا ناشی میشود، زمینهساز آن چیست، اینطور به نظر میرسد که میزان آن در افراد مختلف، متفاوت است. اینجاست که تئوری خودآگاهی وارد می شود و پاسخهای بالقوهای به سؤالاتی مانند این را ارائه می دهد.
خودآگاهی عبارت است از توانایی شناخت و درک نیازها، امیال، نقاط ضعف، عادات و هر جنبه دیگری که به طرز رفتار یک فرد شکل میدهند. این توانایی در برخی منابع با عنوان خودشناسی و خودکاوی نیز معرفی شده است. خودآگاهی بخش مهمی از مباحث درمانی و نیز فلسفی را به خود اختصاص میدهد. خودآگاهی همچنین مبنای جنبش خودسنجی (quantified-self movement) به شمار میآید. بر اساس این جنبش، افراد میتوانند با بهرهگیری از فناوری اطلاعات پیرامون متغیرهای مختلف زندگی روزمره خود را جمعآوری کنند و کیفیت زندگی خود را از طریق ارزیابی اطلاعات جمعآوریشده بهبود ببخشند.
هر چه بیشتر به احساسات و اعمال خود دقت کنید، بهتر میتوانید علت اعمال خود را درک کنید و هر چه بیشتر درباره عادات خود بدانید، راحتتر میتوانید خودتان را اصلاح کنید. شاید فکر کنید همین که خودتان را خوب بشناسید، کافی است تا همهی مشکلاتتان حل شوند، اما اینطور نیست، زیرا خودآگاهی فقط قدم اول است. ذهن ما انسانها به قدری انباشته از تعصبات است که در برابر آنها ناتوان هستیم و این تعصبات، تصمیمات ما را تحت تأثیر قرار میدهند.
انواع خودآگاهی در انسان عبارتست از:
چنان چه فردی به خودآگاهی دست یابد، برای خود و دیگران بیش از پیش ارزش و احترام قائل میشود. چنین فردی از تحقیر و سرزنش خود و دیگران دوری میکند، دارای روحیه و افکاری مثبت میباشد و تمایل به همکاری و مشارکت دارد. علاوه بر این، فردی که به خودآگاهی رسیده از نظر دیگران درباره خودش استقبال میکند، به مشورت و نظر خواهی در قبال پیشرفت خود علاقهمند است، در برابر فشارها و سختیهای زندگی دارای مقاومت بالایی بوده و احساس رضایت از زندگی خود دارد.
برای ایجاد و تمرین خودآگاهی روشهای زیادی وجود دارد، در این بخش به شرح موثرترین راههای دستیابی به آن میپردازیم:
اینکه خودتان را بیطرفانه بنگرید کار آسانی نیست، اما ارزش امتحان کردن دارد. هدف از این تمرین، نقد و بررسی تصمیمات خودتان است. حتی میتوانید با دوستان مورد اعتماد خود نیز صحبت کنید و انتقادات آنها را بشنوید.
مهمترین هدف خودآگاهی، خودبهبودی است. برای رسیدن به خودبهبودی، باید هدف داشته باشید. اگر در پیدا کردن اهداف خود مشکل دارید، از جمله راهکارهای پیشنهادی این است که برای خودتان یک بیانیه یا مانیفست بنویسید، در این صورت راحتتر میتوانید اهداف خود را تشخیص دهید.
برای اینکه خودتان را دقیقتر مورد ارزیابی قرار دهید، توصیه میکنیم وقایع روزمره خود را یادداشت کنید، به این ترتیب راحتتر میتوانید اعمالتان را بررسی کنید و خطاهای خود را بشناسید. اگر وقت بگذارید و اموری از قبیل غذا خوردن یا مثلاً خوابیدن را هم یادداشت کنید، برای انجام اصلاحات به جزئیات بیشتری دسترسی خواهید داشت. همچنین اگر به دنبال درک عمیقتری از مهارتهای تصمیمگیری خود هستید، بهترین کار این است پیامدهای تصمیمات خود را در دفترچهای بنویسید و سپس این نوشتهها را بعد از ۹ یا ۱۰ ماه مرور کنید تا ببینید چقدر از پیشبینیهایتان درست از آب درآمدهاند.
در تمرین خودبازنگری میتوانید به جای فکر کردن به اینکه چگونه خودتان را پرورش دهید، به این فکر کنید که مثلاً مدیرتان چه انتظاراتی از عملکرد شغلی شما دارد یا همکارانتان چه چیزهایی در مورد شما میگویند. به این ترتیب یاد میگیرید خودتان را از زاویه دید اشخاص دیگر بنگرید و درک بهتری نسبت به خودتان پیدا کنید.
رسیدن به خودآگاهی کامل و اصلاح تمامی تعصبات شناختی کاملاً دشوار است، اما این دشواری نباید باعث شود که شما دست از تلاش بردارید درست است که حل کردن تکتک مشکلات زندگیتان ممکن نیست، اما با انجام همین تمرینات ساده و ایجاد تغییرات جزئی نیز میتوانید کیفیت زندگی خود را تا حدی بهبود ببخشید.
همانطور که گفتیم “ذهنآگاهی به معنای حضور در لحظه و توجه به خود و اطرافیان به جای غرق شدن در افکار یا رویاپردازی است.” مراقبه نیز عبارت است از “تمرکز و توجه به یک چیز مثل تنفس، یک ذکر یا یک احساس که اجازه میدهد تا به جای درگیر شدن با افکار، از آنها فاصله بگیرید.”
هر دو روش میتواند به شما کمک کند تا از وضعیت درونی و واکنشهای خود نسبت به امور آگاه شوید. همچنین در شناسایی افکار و احساسات موثر بوده و از گرفتار شدن در افکار و گم کردن خود نیز جلوگیری میکند.
یوگا یک عمل جسمی است، اما به همان اندازه یک تمرین ذهنی نیز محسوب میشود. در حرکت یوگا بدن در حال کشش و خم شدن و انعطاف است، در این صورت ذهن در حال یادگیری نظم و انضباط ، پذیرش خود و آگاهی میباشد. با این تنرین شما از بدن خود و تمام احساساتی که تجلی میکند و از ذهن و افکاری که ظاهر میشود بیشتر آگاه میشوید. حتی میتوانید یوگا را با ذهنآگاهی یا مراقبه با هم انجام دهید تا خودآگاهی خود را تقویت کنید.
1. افزایش توانایی مدیریت هیجانات. اولین دستاورد تقویت مهارت خودآگاهی شناخت و مدیریت هیجانات اعم از خشم، غم، استرس و… است.
2. افزایش توانایی شناخت هیجانات در لحظه. کسب مهارت خودآگاهی به شما کمک میکند که از سردرگمی یا دست و پنجه نرم کردن با هیجاناتی که آنها را نمیشناسید، نجات پیدا کنید. به شما کمک میکند که در لحظه بفهمید دقیقا چه حال و چه هیجاناتی دارید، این هیجان از کجا میآید و چه تاثیری بر زندگی شما دارد.
3. داشتن ارزیابی صحیح از خود. مهارت خودآگاهی به شما کمک میکند که نقاط قوت، نقاط ضعف و خود واقعی تان را بشناسید و خطاهای شناختی شما را از خود کاهش میدهد.
4. شناخت سبکهای ارتباطی. شناخت سبکهای ارتباطیتان به شما اطلاعات مفید و موثری از روابطتان میدهد و به شما کمک میکند تا بتوانید با دیگران بهتر ارتباط برقرار کنید.
5. افزایش اعتماد به نفس. کسب مهارت خودآگاهی، اعتماد به نفس سالم را در شما تقویت میکند.
6. ترمیم عزت نفس. در پروسه تقویت مهارت خودآگاهی، عزت نفس شما نیز ترمیم میشود.
7. افزایش قاطعیت. قاطعیت یکی دیگر از مهمترین دستاوردهای کسب مهارت خودآگاهی است.
8. مدیریت خشم. زمانی که بر هیجانات خود آگاه میشوید، مدیریت خشم برایتان آسانتر میشود.
9. مدیریت استرس. در خودآگاهی به شما کمک میکند که منابع و عوامل استرس را در خود شناسایی کرده و آنها را مدیریت کنید.
10. افزایش توانایی کنترل رفتار. اساس و پایه کنترل رفتار، تقویت خودآگاهی است. شما تا زمانی که جزئیات رفتاری خود را نمیدانید، قادر به مهار رفتارهای خود نخواهید بود، مگر اینکه این کار را با خودخوری و سرکوب انجام دهید.
11. یافتن معنای جدید برای زندگی. کسب مهارت خودآگاهی باعث میشود که معنا و روشهای جدیدی را در زندگی پیدا کنید.
12. افزایش سلامتی. آگاهی بر خود، مدیریت هیجانات، کنترل رفتارهای مخرب و تغییر سبک زندگی باعث افزایش سطح سلامتی در شما میشود.
13. تغییر و تعدیل ترشح هورمونها.
14. افزایش روحیه شادی و نشاط.
15. هدفمندی در زندگی و…