افرادی که قصد دارند ازدواج کنند در انتخاب همسر طبیعتاً تمایل دارند همسری را برگزینند که از نظر فرهنگی، دینی، طبقاتی و .. با او همسان باشد و در نهایت این همسان بودن باعث جذب دو نفر به یکدیگر میشود و وصلت و پیوند زناشویی را محکم و استوار میسازد، اما باید به این نکته توجه داشت که صرفاً همسان بودن زوجین دلیلی بر داشتن رضایت زناشویی نمیباشد چه بسا زوجینی که از لحاظ سن، تحصیلات، دین و.. همسان هستند اما از زندگی زناشویی خود رضایتی ندارند.
کسب رضایت و خشنودی از زندگی زناشویی مهمترین منبع خشنودی به شمار میآید حتی مهمتر از منابعی همچون کار، دوستان و حتی فرزندان. به اعتقاد برخی روانشناسان رضایت زناشویی انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار میباشد. طبق این تعریف رضایت زناشویی زمانی تحقق مییابد که وضعیت موجود در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار فرد منطبق باشد.
همچنین آلبرت اِلیس روانشناس معروف، بیان میکند که رضایت زناشویی احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر میباشد هنگامی که تمامی جنبههای ازدواجشان را در نظر میگیرند. طبق نطر هادسن سطح رضایت زناشویی از درک زن یا شوهر از میزان، شدت و دامنه مشکلات موجود در رابطه منعکس میشود.
در واقع افراد میزان رضایت زناشویی را با توجه به میزان مسرت در زندگی زناشویی ارزیابی میکنند و هر اندازه که به انتظارات و خواستهها و نیازهای زن و مرد در یک رابطه پاسخ مثبت داده شود میزان رضایتمندی افزایش پیدا خواهد کرد.
بنابراین هر اندازه که ازدواج پاسخگوی نیازهای آدمی باشد میزان رضایتمندی نیز بیشتر میشود که البته نیازمندی افراد در ازدواج میتواند متفاوت باشد؛ ممکن است برای فردی پاسخگویی به نیاز جنسی یک نیاز باشد، در صورتی که برای شخصی دیگر نیازهای دیگری همچون عشق مطرح باشد که عدم پاسخ به هر کدام از اینها میتواند دلیلی برای نارضایتی از زندگی زناشویی محسوب شود.
سکوت کردن بیجا
بهتر است بدانید همیشه هم سکوت راه حل خوبی برای فروکش کردن خشم نیست. گاهی اوقات نیاز است که زن و شوهر با هم صحبت کنند و انتظارات و نارضایتیهای خود را بیان کنند.اکثر اوقات سکوت کردن درپوشی است بر روی مشکلات.
با سکوت کردن و فرار کردن از حرف زدن، به جای اینکه منصفانه و عاقلانه سعی در حل مسئله داشته باشیم بیشتر صورت مسئله را پاک میکنیم. همچنین صحبت کردن در مورد مسائل روزمره هم میتواند به تداوم عاشقانه یک رابطه کمک کند. پژوهشگران طی یک پژوهشی اعلام کردند که صحبت کردن احتمال جدایی همسران را به نصف کاهش میدهد، حتی اگر درمورد یک فیلم سینمایی باشد.
داشتن انتظارات بیمورد
گاهی توقعات و انتظارات بیجا مهلکترین سم برای یک رابطه به شمار میآید. فرقی هم ندارد در چه رابطهای هستید؛ از رابطه والد و فرزندی گرفته تا رابطه زن و شوهری. انتظارات و بیمنطق و بیجهت میتواند رابطه شما را از پا بیندازد. اگر در بالا بردن کیفیت روابط خود تلاش نکنید، انتظارات طرفین نیز بالا میرود و هر یک از افراد، دیگری را در برآورده کردن انتظارات خود عاجز میپندارد، در این صورت شرایط وخیمتر میشود. دیگر بعد از انتظارات طولانی و غیرمعقول امیدی برای جان گرفتن دوباره این ارتباط وجود نخواهد بود.
نه گفتن مداوم و ردکردن همه چیز
گاهی اوقات افراد بدون هیچ گونه دقتی از اینکه بدانند برنامه در چه مورد است موضوعی را رد می کنند، همیشه نه گفتن میتواند بسیار خسته کننده باشد ممکن است نه به مهمانی، فیلم، شام با دوستان، خرید وسایل و یا چیزهای دیگر باشد؛ نه گفتن دائمی یک هشدار جدی برای آسیب زدن به یک رابطه است، البته داشتن نظرات متفاوت در زوجین طبیعی است اما اگر این اختلاف نظرها بیش از حد باشد واقعاً ادامه دادن رابطه را دشوار میسازد.
ارزشیابی
میتوان گفت بنیان و پایه رابطه زناشویی ارزشیابی میباشد که با اعتماد به نفس، احترام و عشق همراه است. وقتی یکی از ارکان ضعیف باشد احساس شادی در زندگی زناشویی به وجود نمیآید، داشتن اخلاق نامنظم با طرف مقابل و ندادن فرصت فکر کردن به یکدیگر و نادیده گرفتن احساسات و حقیر شمردن علایق طرف مقابلمان، ما را از زندگی در کنار هم دلسرد میکند.
سرگرمی بیش از حد در دنیای مجازی
شاید همه ما دچار این عارضه وخیم شدهایم. هرکجا که میرویم و در هر حالتی که هستیم باید گوشی تلفنمان دستمان باشد. از شرایط اطرافمان و آنچه به صورت زنده در کنارمان اتفاق میافتد غافل هستیم و دائماً مشغول رصد کردن اخبار و اتفاقات دنیای مجازی هستیم. بارها این اتفاق برای ما افتاده است که در اثر درگیری و حال ناخوشی که در فضای مجازی دچارش شدهایم، روابطمان با اعضای خانواده را خدشهدار کرده است.
افرادی که درگیر شبکههای اجتماعی هستند معمولاً این را تجربه کردهاند که اختلافاتی که در گروهها و شبکههای مجازی بهوجود میآید، روی روابط آنها با همسرانشان تأثیر منفی دارد و حتی گاهی این اثر منفی آنقدر جدی است که منجر به طلاق میشود.
عدم مهارت در برقراری ارتباط
متاسفانه در هیچ مقطع و یا کلاس درسی، به ما آموزش نمیدهند که چطور با افراد مقابلمان و چگونه بر اساس شخصیت فرد روبرویمان با او ارتباط برقرار کنیم. اکثر ما دچار اشتباهات ارتباطی هستیم چرا که با هرکسی بنا به میل خودمان رفتار میکنیم. به همین دلیل است که دائم دچار درگیری یا اختلافات حل نشده هستیم، باید این را قبول کنیم که هر آدمی شخصیت منحصر به فرد و متفاوت از ما را دارد.
باید یاد بگیریم که با افراد مطابق با بُعد شخصیتشان و شرایطی که دارند ارتباط برقرار کنیم تا نه خودمان آسیب ببینیم و نه به او ضربه بزنیم. به عنوان مثال اگر یک فرد بُعد احساسی شخصیتش بیشتر از ابعاد دیگرش نمایان است، با فردی که بُعد منطقی شخصیتش پررنگتر است، باید ارتباطی که با او میگیریم فرق داشته باشد. در زندگی زناشویی هم همینطور است باید این مسئله را در نظر بگیریم و در طول زندگی بدانیم چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، اختلافات و انتظارات خود را مطرح کنیم تا دلخور، کینه و یا دشمنی به وجود نیاید.
درگیری بر سر مسائل مالی
در زندگی مشترک ممکن است اختلاف بر سر عادات خرج و پس انداز کردن، تفاوتهایی که در میزان درآمد زوجین وجود دارد، عدم توافق بر سر اینکه هر کسی چگونه حقوق ماهیانه خود را خرج کند، صاف کردن بدهیها و تمام مسائلی که مربوط به خرج کردن درآمد مالی است، دردسر و مشکلاتی برای زوجین به وجود آورد.
امروزه زنان هم پا به پای مردان بیرون از خانه کار میکنند و برای خود منبع درآمدی دارند. همین امر که تازه پا به جامعه ما گذاشته باعث سردرگمی زوجین برای چگونه خرج کردن حقوق ماهیانه خود کرده است. بهترین کار این است که در همان ابتدای زندگی صحبت کنید که حقوق چه کسی خرج چه چیزی شود، تا در آینده دچار مشکلاتی جدی نشوید.