مقدمه:
رابطه های پایدار چه رازهایی دارند؟ همانقدر که انتخاب فردی درست و شروع رابطهای مناسب و صحیح دارای اهمیت است. نگهداری آن رابطه هم بسیار مهم است. رابطهای سالم است که بتوان آن را پایدار حساب کرد. که این موضوع به هر دو طرف به یک میزان بستگی دارد. به همین خاطر هر دو طرف باید اصول و راز رابطه های پایدار را بشناسند و تلاش کنند در این مسئله آگاهیهای لازم را به دست آورده و از آگاهیهای خود برای پایدار کردن و مستحکم نمودن پیوند عاطفی و رابطه خود بهره ببرند. در ادامه این مقاله به بعضی روشهایی که برای محکمتر شدن و پایداری رابطه عاطفی تأثیرگذار است اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
ازنظر روانشناسی ازدواج، زندگی مشترک، یا هر رابطهای که دارای تعهد است احتیاج به چند ابزار و ویژگیها دارد تا بتوان آن را در طول سالها پیش برد. بعضی از این مسائل و ابزارها عبارتاند از:
اگر به شکل همیشگی به دنبال تغییر دادن خود برای جلب رضایت طرف مقابل هستید، در کمال تأسف باید بدانید که این نوعی مرگ تدریجی برای شما و رابطه شما بهحساب میآید. روزها و ماهها، یا سالهای نخست شاید بتوانید برای رضایت بخشی به شخص مقابلتان از نیازها و خود واقعیتان چشم بپوشانید، ولی این موضوع بهمرورزمان میتواند در شما موجب ایجاد احساسات و رفتارهای بد و منفی زیادی شود و حتی شاید پس از گذشت چندین سال، به علت سرکوب نیازها و باورهای شخصی خودتان برای پایداری رابطه، از خودتان و فردی که با او در رابطه هستید احساس تنفر کنید.
مدارا کردن در رابطه خیلی مهم است اما تا وقتیکه موجب نشود خودتان را قربانی کنید و برای به دست آوردن رضایت یکدیگر، از خود واقعیتان فاصله بگیرید و با سرکوب باور و خواستههای فردی خود به یکدیگر باج دهید.
گذراندن وقت با شریک و همدمتان به رشد رابطه کمک فراوانی خواهد کرد، اما نباید نادیده بگیرید که برای دوام و داشتن رابطه های پایدار، باید هرچند وقت یکبار فضا و وقت کافی را در اختیار یکدیگر قرار دهید. برخی اوقات به حریم شخصی یکدیگر احترام بگذارید تا مزه تنهایی را بفهمید. بدینصورت، هرکدام فردیت خود را حفظ خواهید نمود (و تمرین خودآگاهی نیز خواهید داشت) و دلتان کمی برای یکدیگر تنگ خواهد شد. یادتان باشد زیادهروی نکنید و اصل بر این است که طرف مقابل باوجود شما احساس تنهایی نداشته باشد.
اینیکی از اصول طلایی در رابطه های پایدار است. «عزیزم ازت ممنونم». چهار واژه ساده میتواند معجزهگر باشد. با این واژهها به او نشان میدهید که ارزش زیادی برای او قائل هستید. آیا خود شما اگر احساس کنید طرف مقابل برای کارهایی که میکنید ارزش قائل نیست در رابطه با او خواهید ماند؟
بارها برای همهی ما پیشآمده که هرقدر هم بخواهیم بازهم نمیتوانیم خود را بیگناه نشان دهیم. باید اشتباهات خود را پذیرا باشیم. گاهی اوقات باید غرورمان را زیر پا بیاندازیم و به عشق زندگیمان بگوییم: «عزیزم مقصر من بودم. واقعاً معذرت میخواهم». اگر ارزشی واقعی برای طرف مقابل داشته باشید، او بهطور قطعی شما را میبخشد.
شنونده خوب بودن یکی از خصوصیاتی است که نهفقط در رابطههای عاطفی، بلکه در بیشتر رابطههای انسانی میتواند تأثیر بسیار خوب و مثبتی داشته باشد. شنونده خوب بودن تنها به معنی گوش کردن نیست؛ در اصل یعنی باید بتوانید بهخوبی گوش بدهید و فرد مقابل این احساس را داشته باشد که شما او را میفهمید و درک میکنید و یا حداقل تمام سعی خود را میکنید تا او را درک کنید و با همه وجود به او گوش میکنید.
زمانی که شنونده مناسبی باشید، همسرتان یا هر فردی که با او در رابطه هستید نخستین شخصی که برای درد و دل کردن و سخن گفت انتخاب خواهد کرد شما هستید و با خیالی راحت حرفهای خود را بدون استرس و ترس از قضاوت شدن به شما میگوید.
بیشتر مشکلات میان انسانها به خاطر توقعات و انتظاراتی به وجود میآید که از یکدیگر دارند. بهعنوان یک شخص خوب است که میزان توقعات خود را از دیگران به پایینترین حد ممکن برسانیم که این مسئله در روابط عاطفی هم بسیار تأثیرگذار است. توقعات نابجا مثل سلب اختیار فرد مقابل برای احساس رضایت خودتان میتواند به روابط شما آسیب فراوانی برساند.
یکی از نشانههای رابطه پایدار این است که دو طرف در مورد احساسات، احتیاجات، مسائل و آینده رابطهشان با یکدیگر سخن میگویند. پس تلاش کنید به شکل درست و بدون بحث در مورد مسائل رابطهتان سخن بگویید. انتظار اینکه شریک زندگی شما ذهن شما را بخواند و احتیاجات شما را حدس بزند یکی از همان توقعات نادرست دیگری است که به رابطه شما آسیب بسیار زیادی وارد میکند.
وقتیکه توقع دارید بدون سخن گفتن، همسرتان ذهن شما را بخواند و این مسئله اتفاق نمیافتد، احساس درک نشدن به شما دست خواهد داد. پس به شکل مسالمتآمیز با یکدیگر سخن بگویید و شنونده مناسبی برای هم باشید. شک نکنید این کار تأثیر بسیار خوبی در پایداری رابطه شما خواهد داشت.
بیشتر احساسات افراد دارای زمان هستند و آتش بعضی هیجانات و احساسات خیلی زود خاکستر میشوند. شما باید توانایی تشخیص این احساسات را از واقعیت داشته باشید. بهتر است واقعبین باشید و تلاش کنید بیشازاندازه احساسات را در زندگی و برنامههای مهم خود دخیل نکنید. این قابلیت تفکیک واقعیت از احساسات در زمان بحثها بسیار میتواند به شما یاری دهد تا بحث را بهسوی صلح و آشتی بکشانید.
اگر واقعاً به دوستان شریک زندگی خود علاقهمند نیستید. بهتر است این بیعلاقگی به دوستان او را در دل خود نگهدارید و اصلاً به روی او نیاورید. لازم نیست حتماً به آنها علاقه داشته باشید، بلکه برای داشتن رابطه های پایدار هم که شده حداقل به آنها احترام نشان دهید.
این هم یکی از قواعد مهم در زندگی مشترک است. همواره و در همه حال زمانی که کنار شریک زندگیتان هستید، ادب را بهطور کامل رعایت نمایید.
اینها مسائلی بود که باید به آنها توجه داشته باشید. برای نگهداری رابطه های پایدار و بادوام مسائل بسیاری وجود دارد. ممکن است رعایت همهی آنها برایتان دشوار باشد. اما زمانی که به ارزشی که فرد مقابل برایتان دارد فکر کنید، رعایت بعضی ریزهکاریها زیاد برایتان سخت نخواهد بود. از هر فردی که مدتزمان زیادی در یک رابطه بوده سوال کنید. او به شما خواهد میگوید که این رابطهی بادوام و خوب را با هیچچیزی در جهان عوض نخواهد کرد.